از آنجایی که مردان در طول قرن ها تشویق شده اند که احساس های خود را به جز خشم ، بروز ندهند ؛ بسیاری از پدران عمیقاً با احساس ها و هیجان های خویش و دیگران راحت نیستند. چون آنها به جای ابراز احساس های خود و سروکله زدن با آن ، یاد گرفته اند که آنها را پنهان کنند ؛ پس بسیاری از پدرها ، مهارت های هیجانی خوبی ندارند.
این مسئله در رابطۀ پدر/فرزندی چه اثری می گذارد؟ وقتی مردان از نظر هیجانی راحت نیستند ، به نظر می رسد بیشتر مایلند تا از دو مکانیسم دفاعی خاص ، برای پرهیز از درگیر شدن با احساس های خود استفاده کنند : شوخی کردن و کار زیاد !
جوک ساختن یا چکش زدن ، کارهایی سالم ، سازگار و مفیدند ؛ مگر این که مدام به عنوان راهی برای دوری از رویارویی با احساس های پیچیده و یا حتی حس کردن آنها استفاده شوند.
اگر پدرت در زندگی از مواجه شدن با احساس های تو ( یا خودش ) پرهیز می کند ؛ در واقع به شکلی ناآگاهانه به عواطف واحساس هایت بی توجهی می کند. اما تشخیص بی توجهی عاطفی در یک رابطۀ پدر / فرزندی ، خیلی سخت است.
اجازه بده تا پنج علامت زیر را که نشانۀ بی توجهی عاطفی در رابطۀ تو و پدرت است ؛ با هم مرور کنیم :
- آیا وقتی با پدرت تنها هستی ، احساس ناخوشایندی داری یا راحت نیستی؟
- آیا حس می کنی که پدرت ، خود واقعی ات را نمی شناسد؟
- آیا رابطه ات با پدرت در حالت بی تفاوتی یا خلاء قرار دارد؟
- آیا برای گفت و گو با پدرت ، با هم دچار کشمکش کلامی می شوید؟
- آیا دلت می خواهد پدرت را بزنی ( یا خیلی عصبانی می شوی ) و بعد احساس گناه کرده یا گیجی داری؟
البته هیچ پدری کامل نیست و هیچ کس هم انتظار ندارد که آدم ها کامل باشند. این ها فقط سؤال هایی هستند تا ببینیم آیا پدرت ، توانایی پاسخگویی به بُعدِ عاطفی رابطه اش با تو و احساس هایت به عنوان فرزندش را دارد یا خیر.
اگر سؤال های بالا را خوانده ای و فکر می کنی : “ خوب ، حالا من باید چه کار کنم ؟ ” راهنمای زیر به تو کمک می کند :
- هیچ کس بی توجهی عاطفی را انتخاب نمی کند. این مسئله قابل دیدن نیست و خود به خود انتقال پیدا می کند. احتمالاً پدرت در کودکی ، پاسخ عاطفی خوبی از والدین خود نگرفته ؛ و بنابراین او هم نمی داند که چگونه این کار را برای تو انجام دهد. این که او به احساس های تو پاسخ خوبی بدهد ، به تو یاد بدهد که نام احساس های خود را بدانی ، آنها را مدیریت کنی ، آنها را ابراز کنی یا به سادگی از آنها استفاده کنی ؛ این مسائل در ذهنش ، حل نشده باقی مانده است.
- اگر بی توجهی عاطفی ، قسمتی از یک مسئلۀ بزرگتر ، مانند بدرفتاری های او است ؛ مثل سوءاستفاده های کلامی ، عاطفی ، جسمی و … در ابتدا خیلی مهم است که اول از خودت در مقابلش مراقبت کنی. نیازهای امنیت جسمی و روانی تو در اولویت هستند ؛ پس قبل از این که به بی توجهی عاطفی بپردازی ، به اثرهای این سوءاستفاده ها توجه کن و برای آنها اقدام کن.
- حتی اگر پدرت ، پدر خوبی است یعنی سوءاستفاده نمی کند ؛ ولی ضمناً از بی توجهی عاطفی به تو هم ناراحت نمی شود ؛ اثرهای این نادیده گرفتن برای تو ، آن قدر مهم و قوی است که حیاتی به نظر می رسد و لازم است به طور جدی برایش اقدامی انجام دهی.
پیشنهادهایی برای بهبود رابطه
- اگر فکر می کنی که پدرت خوب است ولی فاقد مهارت های هیجانی است ، ممکن است بخواهی تلاش کنی تا با یادگیری مهارت های عاطفی ، ارتباط خودت را با او ارتقا دهی . با این هدف در ذهنت ، به سادگی تغییر بزرگی ایجاد خواهد شد.
- از پدرت دربارۀ کودکی اش سؤال هایی بپرس و به آنها خوب گوش بده. ممکن است قادر باشی داستان هایی را بشنوی که چگونه والدینش او را نادیده گرفته یا به احساسش توجه نکرده اند. اگر این گونه بود ، به او بگو : ” این ، خیلی برایتان سخت بوده ! ” یا ” اون موقع خیلی احساس تنهایی می کردید؟ ” یا ” وقتی این اتفاق افتاد ، پدر و مادرتان کجا بودند ؟ ” . به این شکل تلاش کن با کودکی پدرت ، همدلی کنی.
- اگر پدرت احساس های تو را به هرحال نادیده می گیرد ، ممکن است ردّ این بی توجهی عاطفی دوران کودکی ، در زندگی آیندۀ تو تأثیر بگذارد. مطالبی را در این زمینه یاد بگیر و خودت را خطاب قرار بده. تو می توانی مهارت های هیجانی را که از دست داده ای ، یاد بگیری و به خودت ، پیشکشی دهی که هرگز کسی به تو نداده است.
ترجمه و تلخیص : فاطمه عباسی سیر – ویراستار : ویدا ساعی
You must be logged in to leave a reply.