امروزه تقریباً همۀ ما می دانیم که در فرهنگ جوامع، نگرش هایی منفی نسبت به صرع، هم در خودمان و هم در دیگران وجود دارد. اغلب مردم نسبت به قضاوت هایی که در مورد صرع، موقعیت فرد مبتلا و نوع فعالیت هایش وجود دارد، آشفته و خشمگین می شوند. تعداد اندکی انتخاب می کنند تا احساس هایشان را ابراز کنند. همانگونه که در خودمان هم می بینیم، این قضاوت های پنهان، بدون آگاهی در رفتارهایمان نشان داده می شوند.

حتی افراد خیلی با محبت و همدل اطرافمان، افکار، احساس ها و رفتارهایی دارند که با یک ابراز ناگهانی، به کودک یا یک دوست ما برچسب منفی می زنند. نمونۀ خیلی کلاسیک آن، فردی است که ناخواسته فرد مبتلا به صرع را ” مصروع ” می نامد. در واقع به نظر می رسد اینگونه رفتارهای همراه با قضاوت ، خیلی به ندرت از روی عمد باشد. همدلی و درک با آگاهی از این که فرد مقابل، رفتار یا کلام عمدی نداشته؛ هم برای خودمان و هم برای دیگری می تواند کمک کننده باشد.

برای اغلب مردم، مثل من و شما، امور روزانه بدون توجه به آگاهی انجام می شود؛ مثل توجهی که فقط به نتیجۀ کارهایمان داریم ( به جای توجه به فرآیند کارها ) ؛ تلاشی که برای کنار آمدن با همسرمان ( به جای عشق ورزی با او) داریم؛ و مراقبتی که از کودکانمان می کنیم تا همدیگر را به کشتن ندهند ( به جای همدلی و درک برای آنها). در این شرایط  هرگونه قضاوتی دربارۀ ما، آگاهی مان را کمتر می کند وکافی است تا انگشت اتهام به سمت خودمان باشد، تا احساس بدی پیدا کنیم و تلاش کنیم تا بهتر عمل کنیم. ولی بی شک، دوباره مثل قبل عمل خواهیم کرد.

آیا اصلاح دیگران کمکی به ماجرا می کند؟

بسته به این که چه قدر در اشتباه ها، انگشت اشاره به سمت خود ما است، ممکن است این احساس را در ما ایجاد کندکه چون درست یا دقیق نبوده ایم، مورد حملۀ دیگران واقع شده ایم.

ما می ترسیم از این که شکستمان به صورتمان بخورد. به ویژه زمانی که اشتباه کاملاً غیرعمد بوده و ما از عواقب آن آگاه نبوده ایم.

من بیماران و خانواده های زیادی را دیده ام که عبارات زیر را مثل سم یک مار کبری ( با خشم فراوان) به سمت خطاکار بیچاره ای هدف گرفته اند:

  • هیچ وقت کلمۀ مصروع را به کار نبرید. همیشه بگویید فرد مبتلا به صرع! صرع چیزی است که فرد دارد، نه شخصیت او!

در اینجا، شیوۀ گفتن جملۀ فوق به دیگران مهم است؛ زیرا این نوع مواجهه است که ارتباط ها را بیشتر به خطر می اندازد نه تحقیر ناآگاهانۀ آنها.

طنز ماجرا اینجاست که به جای از بین بردن قضاوت و پیش داوری، شیوۀ مواجهه به مجرم بیچاره ( و اطرافیانش ) یاد می دهد که افراد مبتلا به صرع، نسبت به موقعیت خود بسیار حساس هستند ( که معنی دیگر آن این است که باید چیزی واقعاً با داشتن صرع، اشکال داشته باشد.) و افراد مبتلا به صرع، از تمام مردم دنیا آمرانه می خواهند که به آنها و فرزندانشان در تمام گفت و گوها و مسائل شخصی، مراقبت ویژه ای بدهند.

این چیزی است که من به آن به عنوان ” نگرش منفی آموزش داده شده ” یاد می کنم.  این پیش داوری جدیدی است که به وسیلۀ مواجهۀ نادرست فرد مبتلا به صرع، آموزش داده می شود؛ و آموزش گیرنده، می تواند یک کودک، یک عضو خانواده یا حتی این روزها یک داوطلب باشد.

ما به عنوان والدین، نمی خواهیم به دیگران با درگیر شدن برای کلمه هایی مانند مصروع یا هر عبارت دیگری،  آموزش دهیم که کودکمان را دچار تبعیض کنند. من قصه هایی از خشم والدینی شنیده ام که هنوز نمی دانستند با رفتارشان، چه میزان نگرش منفی به دیگران یاد می دهند.

دوستان، همسایه ها، معلمان و دیگرانی که صرع را نمی شناسند؛ به ندرت در مورد صرع چیزی می دانند و بنابراین امکان درک احساس شما را ندارند.

شاید روزی شما هم بدون قصد، چیزی گفته یا کاری کرده اید و کسانی را که به الکلیسم، وکلا یا حقوق کودکان حساس بوده اند، رنجانده اید.

نشان دادن تحمل، تحمل را ترویج می دهد.

 به جای مقابله، دیگران را تشویق کنید تا سؤال هایشان را بپرسند. زمانی که می بینید نگرش های منفی جامعه، آگاهی ها را دور می کند؛ با آرامش، اطلاعات واقعی را جایگزین کنید.

نوشته : دکتر رابرت جی میتان –Robert J. Mittan

ترجمه: فاطمه عباسی سیر

ویرایش : ویدا ساعی