امروزه نوجوانان دچار افزایش اضطراب و کمال گرایی شده اند. تشویق آنها به ارتقاء توانمندی هایشان و توجه به خودشان در پشت این توانایی ها، می تواند اعتماد به نفس را در آنها تقویت کنند.
“هیچ کس نمی خواهد با من دوست شود.
من در مدرسه یک شکست خورده ام.
تمام دوستانم خوشحال به نظر می رسند.
من چه اشتباهی مرتکب می شوم؟“
این افکار منفی در خانه ها و مدرسه هایمان بسیار شایع است. نوجوانان اضطراب بیشتری را تجربه می کنند و پژوهش ها می گویند که نوجوانان در حال کمال گرایی بیشتر بوده و خودشان را با استانداردهای غیرواقعی اندازه می گیرند.
دلیل این اتفاق مشخص نیست؛ ولی اینجا می خواهیم به شما گام هایی را معرفی کنیم که می تواند سلامت روان نوجوان شما را افزایش دهد.
- ورزش را جدی بگیرید.
ممکن است این را شنیده باشید که کودکان از ورزش منظم بسیار منفعت می برند. در بزرگسالی «مفهوم خود» بسیار به حس جذابیت فیزیکی و تصویر بدنی یعنی آن چیزی که اکثر مردم با آن چالش دارند، بستگی دارد. پس نوجوانان را به ورزش منظم در برنامه های مدرسه و بعد از مدرسه تشویق کنید و تیم های ورزشی، ورزش های استقامتی، دو، یوگا و شنا را حمایت کنید. نه برای این که این ورزش ها، بدن آنها را قوام بیشتری می دهد؛ بلکه ذهن و روان آنها را هم سلامت می کند. درگیر شدن با فعالیت های فیزیکی، ما را سلامت تر ، مقاومتر و توانمندتر می سازد.
- بر همدلی با خود، تمرکز کنید.
چون اعتماد به نفس یک ارزیابی کلی از ارزشمندی تمامیت خویش است؛ خطر خودش را هم دارد.
“ به چه چیزی می خواهم دست یابم؟
آیا به اندازۀ کافی خوب هستم؟
چگونه خود را با همسالان خود مقایسه کنم؟“
اگر ما قضاوت خویش را متوقف کنیم چه اتفاقی می افتد؟
همدلی با خود یعنی رفتار مهربانانه با ذهن باز و پذیرش خود، یکی از امکانات سلامتی است که به تلاش مستمر و جهت گیری عملکرد با اعتماد به نفس گره می خورد.
افرادی که همدلی بیشتری با خود دارند؛ حال خوب بیشتری را ابراز می کنند. چرا؟ چون آنها با نقص های خود راحتند و می دانند که آنها هم مثل بقیه، با زندگی چالش دارند. پس همانطور که هرکسی اشتباه می کند؛ تو هم ممکن است اشتباه کنی. آنها خودشان را با همان مهربانی که با دوستان خود دارند، درمان می کنند یعنی به خود می گویند: اشکالی ندارد؛ تو بهترین تلاشت را کردی.
- از مقایسه در شبکه های اجتماعی پرهیز کنید.
وقتی ما روی اعتماد به نفس تمرکز می کنیم؛ مایل می شویم که خودمان را با دیگران مقایسه کنیم. نوجوانان اغلب احساس « مخاطب خیالی» دارند. مثلاً تصور می کنند همه دارند به آنها نگاه می کنند و بیشتر به این که با چه کسی در اطرافشان مرتبط هستند، حساس می شوند.
اینستاگرام و سایر شبکه های اجتماعی لزوماً کمکی نمی کنند. بعضی پژوهش ها می گویند که رابطه ای بین شبکه های مجازی و افسردگی، اضطراب، تنهایی و ترس از دست دادن در نوجوانان وجود دارد. پست های آنها به تعدادی که پست های دوستانشان «لایک» می گیرد، طرفدار ندارد یا وقتی عکس های دوستانشان را می بینند که بدون آنها با هم شاد هستند و اوقات خوشی را می گذرانند؛ احساس طردشدگی می کنند.
بعضی راهکارهایی که طراحی آنها برای کاهش مقایسۀ شبکه های اجتماعی پیشنهاد می شود، عبارتند از :
- نمره های درسی فرزندانتان را منتشر نکنید.
- روی توانمندی ها و رشد فردی تمرکز کنید.
- از موفقیت های کوچک دانش آموز قدردانی کنید.
- از گروه بندی توانمندی ها، جداً پرهیز کنید.
- در تکالیف و مأموریت ها تجدیدنظر کنید.
- روی مهارت های ویژه سرمایه گذاری کنید.
اگر توجه خود را به استعدادها و علاقه های نوجوان متمرکز کنید، می توانید او را برای پرورش توانمندی هایش حمایت کنید. پسرتان ممکن است فکر کند در ورزش افتضاح است؛ اما وقتی در پروژه های علمی مدرسه کار می کند، می درخشد. همچنین دختر کلاس نهمی نامرتبی که در صندلی آخر کلاس شما می نشیند؛ ممکن است از نظر اجتماعی احساس بی دست و پایی کند، ولی با شعرش شما را شگفت زده می کند.
اعتماد به نفس کلی یا احساس ارزشمندی، ریشه در هشت حیطه دارد: شایستگی ورزشی، شایستگی تحصیلی، سلوک رفتاری، پذیرش اجتماعی، دوستی نزدیک، تقاضای عشق، رضایت شغلی و جذابیت فیزیکی.
در زندگی با نوجوان خود حرف بزنید. ارزش های شخصی و اولویت های او چیست؟
استعدادهای آنان و فعالیت های مناسب و ساختار توانمندی هایشان را تا جایی که می توانید تجلیل کنید.
شاید راحت نباشد که حس خود ارزشی را به طور کلی در نوجوانان تغییر دهیم، ولی مطمئناً می توانیم آن را پررنگ کرده و مهارت های آنان و علاقه مندی هایشان را تشویق کنیم تا آنها احساس راحتی بیشتر، شایستگی و انگیزه پیدا کنند.
- به دیگران کمک کنید ( به ویژه غریبه ها )
وقتی نوجوانان به دیگران می رسند،احساس بهتری نسبت به خودشان پیدا می کنند. پژوهش ها نشان می دهند که نوجوانانی که به طور کلی مهربان و مؤثر بودند، اعتماد به نفس بیشتری داشتند؛ ولی آنانی که نسبت به خانواده و دوستانشان، در برابر غریبه ها سخاوتمندانه کار کرده اند؛ عزت نفسشان رشد بیشتری کرده است.
به عنوان بزرگسال، ما می توانیم پروژه های یادگیری در مدارس را فعالانه حمایت کنیم و نوجوانان ما به مشارکت مدنی و دفاع از حقوق علاقه مند شوند. نوجوانان در سراسر دنیا می توانند در کارهای داوطلبانه و سازمان های غیردولتی فعالیت داشته باشند. آنها می توانند مدت زمان فعالیت خود و نوع کمکی که می خواهند انجام دهند را انتخاب کنند. ( مثلا ساختن چیزی یا ایجاد یک فضا یا سهیم شدن چیزی با کسی و … )
وقتی نوجوانان به طور منظم با یک انگیزهء بزرگتری کار می کنند؛ یاد می گیرند که تفکری ورای خود داشته باشند؛ که به آنان کمک می کند تا مثبت تر، هدفمندتر و توانمندتر شوند.
از آنجایی که تعداد زیادی از نوجوانان با اضطراب و کمال گرایی دست و پنجه نرم می کنند، شاید سریعترین راهکار این است که برای حل مشکل آنها عجله کنیم و کاری کنیم که آنان به گونه ای باشند که ما انتظار داریم. اما مواجهۀ بهتر، تشویق آنان به ارتقاء عادت های رفتاری و نقاط قوت است که می تواند آنها را در مسیر زندگی شان پشتیبانی کند.