در برخورد با كودكي كه به علت تشنج مراجعه كرده است لازم است :

  1. تشنج به طور حاد كنترل شود .
  2. اتیولوژي آن بررسي و درمان شود .
  3. جهت جلوگيري از تشنج بعدي چاره انديشي شود .

درمان حاد كه عبارت است از متوقف نمودن حمله تشنجي بيماري كه در حال تشنج كردن است و در مواردي كه تشنج بيمار بيشتر از 4-5 دقيقه طول كشيده و يا حملات مكرر تشنجي دارد و يا اينكه دچار حمله تشنجي پايدار و يا status شده است ضرورت دارد و بطور اورژانس انجام مي پذيرد .

تشنج پايدار که به تشنجي اطلاق مي گردد كه بيش از 20-30 دقيقه طول كشيده و يا در فاصله تشنج های تكراري بيمار هوشياري خود را بدست نياورد، يكي از اورژانس هاي نورولوژي بوده كه براي جلوگيري از عوارض و مرگ و مير حاصل از آن، به تشخيص سريع و درست و كنترل و اداره و درمان مناسب نيازمند است .

فراواني آن ، 50 در صدهزار در جمعيت آمريكا گزارش شده و حدود 7/3 درصد افراد اپي لپتيك ممكن است دچار استاتوس شوند. شيوع آن در كودكان و بزرگسالان بالاي 60 سال بيشتر و 85 درصد موارد كودكان در زير 5 سال و 25 درصد حملات در سن يكسالگي اتفاق مي افتد .

عوامل خطر در شيوع آن در كودكان عبارت است از:تشنج پارشیل و EEG غير طبيعي و اولين حمله تشنجي پايدار و يافته غيرطبيعي ژنراليزه  در بررسي مغزي مي باشد.

تشنج ممكن است به صورت باليني مختلف ژنراليزه و پارشیل و ابسانس ديده شود كه شايعترين نوع آن ژنراليزه بوده و در اثر عوامل مختلف مانند ضايعات حاد مغزي از قبيل عفونت ، خونريزي و ضربه و اختلال متابوليكي و هيپوكسي و ايسكيمي و بيماري زمينه اي و يا عوارض دارويي بوده و 2-5 درصد موارد در اثر طول زمان تشنج گزارش مي گردد .

با عنايت به عوارض متعدد حاصل از تشنج پايدار و ميزان مرگ و مير آن لازم است در بالين هر بيمار مبتلا به تشنج اقدامات مناسب و سازمان يافته اي انجام گردد تا حتي الامكان مانع از تبديل آن به استاتوس و در صورت ايجاد، درمان مناسب براي جلوگيري از عوارض بعدي انجام شود و لذا در برخورد با بيمار در مرحله اول تثبيت وضعيت عمومي و علائم حياتي و سپس كنترل تشنج و بررسي ايتولوژيك و در نهايت اقدامات پيشگيرانه براي جلوگيري از حملات بعدي بايستي صورت پذيرد. بنابراين ابتدا كنترل راه هوايي و تنفس و بررسي وضع قلب و جريان خون بيمار با ساكشن ترشحات و اكسيژن دادن و گرفتن IV در صورت نياز انجام مي گردد و پس از تاييد حمله تشنجي با مشاهده رفتار بيمار و تعيين زمان اقدام شده و بررسي هاي اوليه در مورد تاريخچه و معاينه سريع و بررسي هاي پاراكلينيكي  بر اساس وضعيت بيمار انجام مي گردد و  در صورت ادامه تشنج پس از كاهش درجه حرارت و تب و دادن گلوكز و كلسيم بر حسب ضرورت و سن بيمار اقدام به تجويز داروهاي ضد تشنجي به شرح زير مي شود:

ابتدا از لورازپام و در صورت نبودن ديازپام به مقدار ميلي گرم در 1/0- 3/0 mg/kg با سرعت 1-2 mg/min و حداكثر  mg/dose20 وريدي و در صورت لورازپام 1/0-2/0 mg/kg و با سرعت 2-1 mg/min و حداكثر 8 mg/dose مي گردد .

در صورت عدم كنترل از فني توئين به ميزان 10-20 mg/kg و حداكثر 30 mg/dose و يا سرعت 1 mg/kg/min و يا فنوباربيتال 10-20 mg/kg با سرعت 1-2 mg/kg/min كه در صورت عدم كنتل تا 40 mg/dose مي شود افزايش داد .

اگر تشنج ادامه داشت از بيهوشي، در صورت امكان و يا در صورت عدم امكان از تجويز مداوم ميدازولام يا ديازپام و يا ليدوكائين و يا پروپوفول مي توان استفاده نمود .

در نهايت و در صرت عدم كنترل از بيهوشي مي توان كمك گرفت .

البته از سديم والپرات IV در صورت وجود داشتن به ميزان 10-20 mg/kg و در صورت نبودن از محلول شربت سديم والپرات به ميزان 20 mg/kg در هم حجم آن با سرم فيزيولوژي رقيق شده و با تجويز ركتال مي توان بهره گرفت در مورد اقدامات درماني تشنج پايدار ترجيحا بايد اقدامات در ICU و با وجود احياء انجام پذيرد .

بعد از كنترل تشنج بعد از 12-24 ساعت ، برای پیشگیری از تشنج های بعدي لازم است از داروهاي طولاني اثر ضد تشنج استفاده نمود .

اقدامات سريع تشخيصي و درماني در كاهش مورتاليتي و عوارض حاصل بسيار مفيد و كمك كننده مي باشد .   

دكتر سيد حسين حسن پور اونجيفوق تخصص مغز و اعصاب كودكان

دانشگاه علوم پزشكي ايرانبيمارستان كودكان حضرت علي اصغر (عليه السلام)