#ازدواج

ازدواج در زنان مبتلا صرع

جنسیت در بیماری صرع ، تأثیری ندارد و این اختلال در مردان و زنان به یک نسبت شیوع دارد؛ ولی زنان مبتلا به صرع در مقایسه
با مردان، در جامعه با مشکلات بیشتری دست و پنجه نرم می کنند. زن بودن و صرع داشتن، حقیقتاً در کشور ما، کار راحتی نیست. اکثر دختران جوان و خانواده های آنها، به دلیل ترس از عدم پذیرش، در مراحل خواستگاری از گفت وگو در این خصوص اجتناب می کنند.
بنابراین در مراحل اولیه ازدواج، این وضعیت پنهان می ماند؛ تا به مراحل نهایی برسد. همین پنهان کاری، نه تنها تأثیرهای منفی اجتماعی و روانی به همراه دارد؛ بلکه احتمال تشدید تشنج را نیز افزایش می دهد.

متأسفانه نگرش های منفی و باورهای نادرست هنوز هم دربارۀ زنان مبتلا به صرع از سن بلوغ و باروری تا سنین بالاتر شیوع دارد.
• نرخ ازدواج در زنان مبتلا به صرع نسبت به مردان مبتلا، کمتر است.
• بسیاری از زنان مبتلا به صرع در ازدواج مورد سوءاستفاده و خشونت، به شیوه های مختلف قرار می گیرند. ( سوءاستفاده های
جنسی، عاطفی، جسمی، مالی، اجتماعی )
این موارد می تواند کیفیت مطلوب زندگی این زنان را تحت تأثیر قرار دهد. برای مراقبت از زندگی خویش و کاهش باورهای اشتباه،
بانوی مبتلا به صرع می تواند فعالانه در آموزش خویش و دیگران در زمینۀ نوع تشنج ( یا تشنج هایی ) که دارد، نقش داشته باشد.
همچنین لازم است اطلاعات کافی در مورد عادت ماهیانه، روابط زناشویی، مراقبت های پیش و هنگام بارداری، روش های پیشگیری و زمان یائسگی داشته باشد.

بیشتر زنان مبتلا به صرع، دوران بارداری طبيعی را طی كرده و زايمان بی خطري خواهند داشت.
در بيش از نيمی از مبتلايان به صرع در دوران بارداری، هيچگونه تغييری در تعداد تشنج ها ایجاد نمی شود و حتی در برخی، تعداد تشنج ها کم می شود. البته در تعدادی، تشديد تشنج ها مشاهده شده است. در عين حال بر طبق مطالعات انجام شده، گزارش شده است كه بارداری  تاثير کمی روی صرع دارد. لازم است زنان مبتلا به صرع مانند تمام زنان باردار، در اين دوران مراقبت های جسمی و روانی مانند استراحت كافی، توجه به تغذيه، دوری از هيجان ، استرس و پرهيز از كم خوابی را رعايت نمايند.
ممکن است يك خانم مبتلا به صرع در هنگام بارداری با مشكلاتی مواجه شود. بنابراین بايد با پزشك خود به صورت مرتب در تماس باشد، زيرا به دنيا آوردن يك نوزاد سالم، ارزش اين مراقبت را دارد.
خوشبختانه بيش از 90 درصد زنان مبتلا به صرع، بارداری موفقی خواهند داشت و فرزندان سالمی به دنيا خواهند آورد.

بیشتر

همسر عزیزم، من همان دختری نیستم که با او ازدواج کردی!

شوهر عزیزم،

متأسفم.

متأسفم که در چهار سال و نیم گذشته از تو غفلت کردم. متأسفم که نیازهای تو در اولویت دوم قرار داشت. به تو اطمینان می دهم که هنوز هم یکی از اولویت های مهم من هستی؛ اگرچه در رأس، قرار نداری.

می دانم که نیازهایی داری؛ خواسته هایی، آرزوهایی و تمایلاتی. می دانم که از عذرخواهی هایم برای خسته بودنم، خسته شدی. از این که وقتی می خواهی در آغوشم بگیری، خمیازه می کشم. باور کن آرزو داشتم همان انرژی پنج سال پیش را می داشتم. حتی دلم می خواست انرژی دو هفته پیش را داشتم که لباس ها را می شستم، تا می کردم و کنار می گذاشتم. البته تو این کارها  را ندیدی چون آن وقت، اجازه داده بودم تو کمی بیشتر بخوابی.

می دانم که بعضی روزها، ما مثل دو شریک کاری به نظر می رسیم که کنار هم هستیم. راست می گویی. گاهی روزها – شاید هم هفته ها – همین طور پیش می رود. ولی مطمئن باش من بهترین چیزها را برای ازدواجمان می خواهم . چون ما دوتایی به شکل غریبی با هم خوبیم.

مشکل اینجاست که زندگی من، مغزم و بدنم، درگیر مادر شدن برای دو پسری شده، که دقیقاً شبیه تو هستند. حتی بعد از این که به نظر می آید آنها خوابیده اند و ما نشسته ایم تا فیلم ببینیم؛ مغز من، هنوز فرمان مادر بودن را صادر می کند.

دارم برای فردا فکر می کنم، دارم برای ده سال بعد برنامه ریزی می کنم. دارم به آماده بودن لباس های تو برای فردا فکر می کنم.  نگران پول، شیر و قرارهای مهم هستم. آیا شیر کافی در خانه داریم؟ نمی توانم حالت مادر بودن خود را خاموش کنم. الان، اینطوری هستم. آدمی که از نظر جسمی، ذهنی و عاطفی خسته است.

نمی خواهم فکر کنی که اهمیتت مثل سابق نیست. من نمی توانم در این زندگی بدون تو بمانم و این را هم نمی خواهم. اما واقعیت این است که تو خودت می توانی کارهایت را، خودت انجام دهی. تو می توانی رأی دهی؛ پس می توانی ظرف نهارت را هم آماده کنی. تو قادری رانندگی کنی؛ پس می توانی یک قرار پزشکی را هم هماهنگ کنی.

وقتی از سر کار به خانه بر می گردی، متأسفانه بدترین وضعیت مرا می بینی. من به فرزندانمان، بهترین ها را می دهم. اما یک راز کوچک: گاهی اوقات، فقط در بعضی روزها، این بهترین حالت من نیست. فقط گاهی اوقات !

من نمی توانم دربارۀ سلامت تو، سلامت فرزندانمان و سلامت خودم نگران نباشم. فکر می کنی این میان، چه کسی نادیده گرفته می شود؟ مطمئناً تو نیستی. بچه هایمان هم نیستند. وقتی می گویم حالم خوب نیست، یا وقتی می گویم نخوابیده ام، به خاطر این است که از خودم مراقبت نکرده ام.

بله؛ تو به من می گویی دکتر برو ! خوب غذا بخور ! بیشتر آب بنوش ! ولی من، آخرین اولویت خودم هستم. می دانم باید تغییر کنم و شکایتی هم ندارم. فقط توضیح می دهم که گاهی اوقات لازم است کسی چیزی را بدهد و هیچکسی نیست تا آن را انجام دهد؛ من آخرین کسی هستم که آن کار را می کنم.

من نگران قطع تنفس تو در خواب، زانودردت و حساسیت هایت هستم. من نگراش جوش های پسر کوچکمان و خرناس پسر بزرگمان ، که تازه شروع شده؛ هستم. من نگران لباس های جدید برای بچه ها و هزینه های آن هم هستم.

وقتی دربارۀ همۀ این ها فکر می کنم، همزمان نگرانِ آبِ آلودۀ ماهی های پسرانمان هم می شوم، که باید عوض شود. در حال اضافه کردن به لیست وظایف بی انتهای خود هستم و سعی می کنم بخوابم. این تقصیر تو نیست. تو را برایش سرزنش نمی کنم و نمی خواهم  متفاوت تر باشی.

تو خیلی کارهای فوق معمولی برای خانواده مان انجام می دهی. بیشتر از هرکسی که می شناسم کار می کنی. از همه مان ، و خود من، بیشتر از هر کس دیگری، مراقبت می کنی. هربار که می بینم به کسی بدون هیچ چشمداشتی، کمک می کنی؛ بیشتر عاشقت می شوم. تو مهربان ترین و دوست داشتنی ترین پدر، برای بچه هایمان هستی و فقط به همین خاطر است  که آنها، بعد از رفتن تو به سر کار، گریه می کنند. البته این موضوع، کمی اذیت کننده هست؛ ولی وقتی فکر می کنم تو، الگوی آنها در زندگیشان خواهی شد؛ قلبم از غرور و عشق پر می شود.

عزیزم، من دیگر آن دختر پرشوری که 11 سال پیش با تو ازدواج کرد، نیستم. من تغییر کرده ام. امروز، من یک زن، یک مادر، یک نگهبان خانه، یک میزبان برای مهمان ها و یک مسئول خرید هستم. در آشپزخانه، یک سرآشپزم. نگهبان خانه هستم؛ اگرچه خیلی هم نمی توانم آن را خوب نگه دارم. هماهنگ کنندۀ مراسم و کتابدار هستم. پرستار روز و شب هستم.

قصد ندارم  هیچکدامشان را تغییر دهم. نوع دیگری از زندگی را هم نمی خواهم. من، عاشق تو و عاشق زندگی ای که با هم ساختیم، هستم. اما دیگر آن دختر پراز شوق  و شوری، که هر لحظه آغوش تو را می خواست ، نیستم. من اکنون یک مادرم!  و این، همۀ زندگی من است.

عاشق همیشگی ات

همسرت

https://www.parent.co/dear-husband-im-not-the-person-you-married/

مترجم : فاطمه عباسی سیر  

بیشتر