نوشته های r

پرسش هایی دربارۀ صرع و مدرسه

  • من هنوز به مدرسۀ فرزندم دربارۀ صرع او چیزی نگفته ام…. آیا اصلاً این کار لازم است؟

بله. گفتن این موضوع به اولیاء مدرسه، برای فرزند شما بهتر است؛ چرا که آنها در هنگام بروز احتمالی تشنج، می دانند چه اقدام هایی بهتر است انجام دهند. از طرف دیگر ممکن است وقوع تشنج در فرزند شما در مدرسه، سوءتعبیر شود یا حتی کمک های اولیۀ نادرست برای او انجام شود. نیازی نیست همۀ کارکنان مدرسه در مورد این وضعیت اطلاع داشته باشند؛ ولی کارکنان اصلی مثل معاون یا معلم های مربوطه، حتماً لازم است در جریان قرار بگیرند.

  • من به مدرسه گفته ام فرزندم صرع دارد؛ ولی آنها هنوز به اندازۀ کافی در مورد نوع صرع او نمی دانند.

اطلاعات لازم در مورد نوع خاص صرع فرزندتان را به اولیاء مدرسه بدهید. صرع در هر فردی متفاوت است؛ بنابراین کارکنان مدرسه نیاز دارند بدانند چه نوع تشنجی ممکن است بروز کند و چه اقداماتی لازم است آنها انجام دهند. کمک به کودکی که تشنج ابسانس را تجربه می کند با کمک به کودکی که تشنج تونیک کلونیک را تجربه می کند با هم فرق می کند و البته هردوی این تشنج ها، با تشنج موضعی پیچیده متفاوت هستند. مدرسه ممکن است تجربه ای از کودکان با انواع دیگر صرع داشته باشد یا هیچ تجربه ای در این زمینه نداشته باشند. بهترین روش برای اطمینان از درک موقعیت فرزندتان، ملاقات حضوری با معاون مدرسه و گفت وگو با او است. انجمن صرع ایران می تواند در این زمینه به شما کمک کند و آموزش صرع را برای معلمان و دانش آموزان در هر زمانی که امکانش باشد، فراهم سازد.

  • اگر تشنج های کودک من فقط در خواب اتفاق بیفتد، آیا باز هم لازم است به مدرسه اطلاع دهم؟

بله. گاهی اوقات تشنج های زمان خواب، می تواند هوشیاری فرزند شما در مدرسه یا میزان انرژی او را در طول روز کاهش دهد. اطلاع داشتن مدرسه از این جهت بهتر است که می توانند موقعیت فرزند شما را در نظر بگیرند. همچنین اگر سفرهای شبانه برای تورهای مدرسه ترتیب داده شود، لازم است حتماً در جریان قرار بگیرند.

  • تشنج های کودک من کاملاً کنترل شده است. آیا لازم است مدرسه در جریان قرار بگیرد؟

بله. در صورت وقوع احتمالی تشنج ها ، لازم است کارکنان مدرسه بدانند چه اتفاقی می افتد و آنها چه کاری لازم است انجام دهند. همچنین معاون مدرسه می تواند در مورد هرگونه مسائل مربوط به یادگیری یا رفتاری که ممکن است مرتبط با صرع باشد یا نیاز به درمان و مداخله داشته باشد، مطلع باشد.

  • آیا استرس امتحان ها، یکی از عوامل تحریک کنندۀ تشنج ها است؟

این مورد می تواند برای بیشتر دانش آموزان مبتلا به صرع اتفاق بیفتد. بهتر است در مورد روش های کاهش استرس مانند ریلکسیشن و ذهن آگاهی فکر کنیم و به ویژه در زمان امتحان ها از این روش ها استفاده کنیم. این مهارت ها برای تمام زندگی مفید هستند. ممکن است کلاس هایی در اطراف محل زندگی شما باشند که این مهارت ها را یاد بدهند.

  • اگر کودک من در مدرسه با قلدری مواجه شد، چه کار کنم؟

متأسفانه قلدری و زورگویی بین دانش آموزان رواج دارد. این موضوع برای اعتماد به نفس کودک، بسیار آسیب زننده بوده و ممکن است منجر به ایجاد تنش در کودک مبتلا به صرع شده و تشنج های او را بیشتر کند. در مورد سیاست های مدرسه در این موضوع بپرسید و با معلم یا معاون های مدرسه دربارۀ دغدغه های خود گفت وگو کنید. 

بیشتر

درمان جراحی صرع

درمان جراحی صرع، درمانی انتخابی برای زمانی است که تشنج‌ها با دارودرمانی یا سایر روش‌های درمانی ( رژیم درمانی )‌ کنترل نمی‌شوند. درمان جراحی صرع، بیش از صد سال است که در دنیا انجام می‌شود. آزمایش‌ها و تکنیک‌های جراحی صرع در طول سال‌های اخیر، پیشرفت‌های چشمگیری داشته است.

در بعضی بیماران، درمان جراحی ممکن است به کنترل کامل تشنج‌ها و بهبودی کامل منجر شود. در بعضی دیگر، ممکن است کمک کند تا تعداد تشنج‌ها یا شدت آنها کمتر شود.

به طور کلی درمان جراحی صرع، دو نوع اصلی دارد که هر یک به شیوۀ متفاوتی عمل می‌کنند :

  1. برداشتن قسمتی از مغز که کانون تشنج است : این درمان برای افرادی مناسب است که تشنج‌هایشان در یک قسمت از مغز اتفاق می‌افتد؛ که این کانون به وسیلۀ  جراحی برداشته می‌شود. معمولاً قسمت کوچکی را برش می‌دهند و خارج می‌کنند، که بستگی به محل شروع تشنج و میزان خطر برش جراحی در مغز دارد. در برش جراحی مغز و برداشتن کانون تشنج، دو روش اعمال می‌شود : الف : برداشت بافتی از مغز که معمولاً در جراحی تومورها یا ناهنجاری‌های مغز به کار می‌رود. ب : لوبکتومی که به برش و خارج کردن یک لوب مغز می‌گویند. ( به قسمت‌های مختلف مغز، «لوب» گفته می‌شود.) معمولاَ لوبکتومی در  لوب‌های تمپورال و فرونتال، بیشتر شایع است. البته ممکن است این روش، برای دیگر لوب‌های مغز هم  به کار رود.
  2. روش دیگر درمان جراحی، قطع ارتباط بین سلول‌های عصبی ( نرون‌ها )‌در مغز است. این روش کمک می‌کند تا تعداد تشنج‌ها یا شدت آنها کمتر شده یا کاملاً گسترش فعالیت تشنجی را متوقف می‌کند. این روش زمانی استفاده می‌شود که تشنج‌ها بیش از یک منطقۀ شروع داشته باشند یا در منطقه‌ای آغاز شوند که نتوان آن را به راحتی و بدون خطر برداشت.
بیشتر

چگونه با دخترتان از بدنش حرف بزنید؟

گام اول این است که با دخترتان درباره بدنش چیزی نگویید؛ مگر این که بخواهید به او دربارۀ چگونگی عملکرد بدنش، چیزی یاد دهید. اگر  وزن از دست داده یا وزن به دست آورده؛ در این باره گفت و گو نکنید. اگر فکر می کنید اندام دخترتان فوق العاده است، به خودش این را نگویید. چیزهای دیگری هست که می توانید به او در این خصوص بگویید.

جملۀ « به نظر خیلی سالم می رسی» یکی از بهترین ها است؛ یا « چه قدر به نظر قوی می رسی.»

« می تونم ببینم چه قدر خوشحالی – می درخشی.»

از این بهتر این است که  از او برای چیزهایی که به بدنش ربطی ندارد، تعریف کنید.

به بدن زنان دیگر هم اشاره ای نداشته باشید. هرگز! حتی یک اشارۀ کوتاه؛ چه مهربانانه و چه ظالمانه.

به او مهربانی نسبت به دیگران را یاد دهید؛ همانگونه که مهربانی نسبت به خودتان را آموزش می دهید.

هرگز جلوی او از این که چه قدر از بدنتان متنفر هستید،یا رژیم غذایی تازه ای را شروع کرده اید، حرفی نزنید.  در واقع جلوی دخترتان، رژیم جدیدی را آغاز نکنید. به جای آن از غذاهای سالم و آشپزی سالم گفت و گو کنید. نگویید: « من از الان دیگر کربوهیدرات نمی خورم.» چرا که دخترتان نباید فکر کند که کربوهیدرات ها بد هستند؛ چون وقتی شما از چیزی که می خورید شرمنده باشید ، او را هدایت می کنید که در مورد خودش هم شرمنده باشد.

دخترتان را تشویق کنید بدود؛ چرا که دویدن، فشارهای روانی را کم می کند. دخترتان را تشویق کنید از کوه بالا برود؛ چرا که هیچ جایی بهتر از بلندی کوه ها، برای کشف معنویت در شما نیست. دخترتان را تشویق کنید موج سواری کند، صخره نوردی کند، یا دوچرخه سواری کوهستان برود؛ چون این چیزها او را می ترساند و گاهی اوقات، همین ها چیزهای خوبی برای او هستند.

به دخترتان کمک کنید تا عاشق فوتبال، قایقرانی یا چوگان شود؛ چون ورزش ها از او، یک زن جسورتر و پیشروتر می سازند. برایش توضیح دهید که مهم نیست چه قدر سن شما بالا می رود؛ شما هرگز برای یک کار گروهی خوب، متوقف نمی شوید. هرگز او را مجبور به ورزشی نکنید که اصلاً دوست ندارد.

به دخترتان نشان دهید که زنان برای این که آینده شان را به جلو حرکت دهند، نیازی به مردان ندارند.

به او یاد دهید چگونه سوپ کلم درست کند.

به دخترتان یاد دهید که چگونه با تعداد محدودی کره، یک کیک شکلاتی درست کند.

ممکن است هم شما و هم دخترتان ران های لاغری داشته داشته باشید یا هر دوی شما قفسۀ سینۀ پهنی داشته باشید. خیلی راحت است که از این اندام های بدون میزان، تنفر داشته باشید. ولی این کار را نکنید. به دخترتان بگویید که با ساق هایش می تواند یک دوندۀ ماراتون شود، اگر بخواهد و قفسۀ سینۀ پهن هم، نشان دهندۀ ریه هایی قوی است. او می تواند فریاد بزند، آواز بخواند و جهان را تکان دهد، اگر بخواهد.

به دخترتان یادآوری کنید که بهترین کاری که می تواند با بدنش انجام دهد، این است که از آن برای رسیدن روحش به زیبایی استفاده کند.

نویسنده : Sara Skoppelkam

ترجمه : فاطمه عباسی سیر

بیشتر

صرع در قرارهای عاشقانه

قرارهای عاشقانه، ممکن است در زندگی هر جوانی به صورت طبیعی پیش بیاید و البته خیلی هم راحت نیست. رفتن به اولین قرار عاشقانه، می تواند در بهترین شرایط، پراسترس باشد؛ حالا به آن صرع را هم اضافه کنید.

سؤالی که اغلب افراد نگران آن هستند، این است که چه زمانی به طرف مقابل خود بگویند که صرع دارند. قطعاً خیلی بهتر است که شما با هر کسی که قرار عاشقانه می گذارید، دربارۀ صرع خود، همانگونه که در مورد چیزهایی که برایتان اهمیت دارند، بگویید. با این حال خوب است قبل از به میان آوردن مسئله ای چنین شخصی، کمی صبر کنید تا با فرد مقابل احساس راحتی پیدا کنید.

هر رابطه ای به زمان خاص خود، نیاز دارد و فشار مسائل پیش از آمادگی تان، اصلاً ایدۀ خوبی نیست.  بعضی از افراد ترجیح می دهند ابتدا واکنش فرد مقابل را در مورد صرع ببینند. این می تواند کار را راحت تر کند. به عنوان با این سؤال : چه کسانی را می شناسی که صرع داشته باشند؟ و ببینند فرد مقابل چه واکنشی نشان می دهد.

با این حال بهتر است صبر کنید تا آن قدر احساس راحتی داشته باشید که بتوانید خود را کاملاً ابراز کرده و گفت وگویی صادقانه داشته باشید. توانایی پرسیدن سؤال ها و سهیم شدن احساس هایتان با هم در هر زمینه ای از جمله صرع، می تواند رابطه تان را قوی تر سازد.

  • اگر تشنج های من هنوز کنترل نشده باشند، چه ؟

البته اگر تشنج های شما هنوز به خوبی کنترل نشده است، بهتر است قبل از اینکه تشنج اتفاق بیفتد، زودتر دربارۀ صرع، گفت و گو کرده باشید.

احتمالاً این گفت وگو ممکن است کمی ناشیانه باشد ولی مطمئناً خیلی بهتر از زمانی است که بروز تشنج در اولین قرارتان با یک دوست تازه یا عشق آینده، یک موقعیت دشوار برایتان ایجاد کند.

اگرچه گفتن صرع به دیگران با تلفن یا ایمیل یا به صورت مجازی، ممکن است به نظر راحت تر باشد؛ ولی چنین محاورۀ‌ جدی، بهتر است چهره به چهره انجام شود. اگرچه شما نگران می شوید که گفت وگو، شکل ناراحتی به خودش بگیرد؛ اما می توانید هر چه در چهرۀ فرد مقابل اتفاق می افتد را ببینید و به آن واکنش نشان دهید. از طرف دیگر، شاید بهتر باشد صبر کنید و لحظۀ مناسب را پیدا کنید تا به صرع خود اشاره کنید؛ به جای این که از آن فرار کنید. هرچه قدر شما با فرد مقابل راحت تر باشید؛ گفت وگو راحت تر پیش خواهد رفت.

  • ترس از عدم پذیرش و رد شدن را چگونه مدیریت کنم؟

البته هر زمانی که شما با یک نفر دیگر، قراری دو نفره می گذارید؛ ترس از رد شدن وجود دارد. هرکسی نگران توافق های بعدی است. بعضی از افراد نگرانی زیادی دارند و به همین دلیل هرگز از طرف مقابل خود هیچ سؤالی نمی پرسند. به علاوه هر اخم طبیعی، ممکن است هزار جور تفسیر شود : مدل موهای مرا دوست دارد؟ نکنه جوش مرا دید؟ خنده ام بلند بود؟ رنگ لباس هایم خیلی روشن است؟

افراد مبتلا به صرع هم نگران این هستند که به دلیل وضعیت خود، کنار گذاشته شوند؛ که متأسفانه گاهی اتفاق می افتد.

گاهی افرادی که دربارۀ صرع هیچ چیزی نمی دانند، می ترسند؛ دقیقاً شبیه وحشت از مواجهه با یک چیز‌ ناشناخته. به هرحال با صبوری و فرصت، هرکسی می تواند یاد بگیرد که صرع ماجرایی وحشتناک نیست. چگونگی درک آنها و احساسشان نسبت به صرع، بازتاب درک و احساس فردی است که به آنها دربارۀ صرع آموزش می دهد.

هیچ کس از این که گاهی توسط دیگران پذیرفته نمی شود، فرار نمی کند. هرچیزی می تواند دلیل این رد شدن باشد مثل یک ویژگی شخصیتی، یک ویژگی جسمی که سبب می شود تا دیگری علاقه اش را از دست بدهد، یا حتی یک موقعیت اشتباه و بدشانسی. بیشتر وقت ها کسی که رد می کند، حتی نمی تواند برای خودش توضیح دهد که چرا فکر می کند طرف مقابل برای او مناسب نیست. گاهی اوقات حتی برای راحت تر کردن توضیح برای دوستانش، دلیلی می سازد که ممکن است علت واقعی نباشد.

بله؛ افراد دیگر ممکن است شما را به دلیل صرع رد کنند؛ ولی در بیشتر مواقع این، دلیل واقعی رد کردن آنها نیست. اگر هم باشد، فقط نشانه ای از یک سوءتفاهم و بی خبری است. با این همه گاهی اوقات، نگرانی داشتن برای رد شدن، می تواند باعث شود تا شما در ذهنتان، آن را در جاهایی ببینید که وجود خارجی ندارد. موقعیت برای شما خیلی راحت تر خواهد بود اگر طرف مقابلتان پیش از گفتن صرع خودتان، کمی دربارۀ آن بداند. در این موارد شما نیازی به توضیح زیاد ندارید یا نگران این نیستید که صرع، او را بی علاقه خواهد کرد.

هرچه که اتفاق بیفتد، حتی اگر موقعیت شما با شکست مواجه شود، صرع نباید مانع شما برای داشتن یک زندگی عاشقانه، کامل و البته پراسترس، مثل هر فرد دیگری شود.

بیشتر

درس هایی که من از صرعم، در کنسرت ها یاد گرفتم.

کنسرت ها یکی از بزرگترین بخش های زندگی، در دنیای ما هستند. در کنار این که موسیقی، یکی از بخش های پررنگ زندگی ما است، حضور در کنسرت ها، به من کمک می کند تا با وجود صرعم، درس های بزرگی در لحظه های سخت داشته باشم. امیدوارم این نکته ها، برای شما هم کمک کننده باشد :

  1. نگران نباشید ! راه سخت را پیدا کنید.

این جمله ممکن است به نظر خیلی تکراری بیاید و شما بارها آن را شنیده باشید. با این حال، من به آن ایمان دارم. اگر نگران چیزی باشید که ممکن است اتفاق بیفتد، از آن چه در حال حاضر اتفاق می افتد، نمی توانید لذت ببرید. اگر من در کنسرت، نگران بروز تشنج باشم، می دانم که هیچ لذتی از آن کنسرت نخواهم برد. ساده است : نگرانی کمتر، شادی بیشتر !

  • خودت باش! ادامه بده!

در کنسرت ها هزاران نفر از مردم می آیند؛ پس فقط خودت باش! هیچکس اهمیتی نمی دهد که تو چه می کنی؛ آواز می خوانی یا نه؛ همراهی می کنی یا نه. تو به کنسرت آمده ای تا با دوستانت خوش بگذرانی؛ پس سعی نکن خیلی  سخت بگیری. فقط همانی باش که هستی. مطمئن باش که کنسرت را بدون هیچ پشیمانی از کاری که نکرده ای ( یا کرده ای)، ترک نخواهی کرد. خودت باش و لذت ببر.

  • اینجا پر از همهمه است. از تو مراقبت می شود.

به خاطر داشته باشید اغلب شما در شهر محل زندگی خود و با دوستانتان به کنسرت می روید. درست؟ پس اگر تصادفاً تشنجی برایتان اتفاق بیفتد، دوستانی خواهند بود که از شما مراقبت کنند و آماده اند تا برای کمک به شما گام بردارند. البته همیشه یک ماشین اورژانس هم، آنجا آماده است تا به سرعت برسد. وقتی من با فامیل یا دوستانم به کنسرت می روم؛ هر اتفاقی که برایم بیفتد، خطری مرا تهدید نمی کند . فکر نکنید کسی اهمیت نمی دهد؛ چون آنها مراقب هستند. شما آنجا هستید تا خوش بگذرانید.

  • خودت را حمایت کن!

هزاران نفر در کنسرت هستند و تو یکی از بزرگترین چالش هایی را داری که بیشتر آنها ندارند. اجازه نده کسی زیر پوستت بخزد و احساس ناخوشایندی به تو بدهد. اگر کسی خواست انرژی تو را پایین بیاورد، فقط از او دور شو و یادت باشد که احتمالاً تو ، قدرت بیشتری از او داری. هر روز ما خودمان را با مقابله با صرع حمایت می کنیم و برنامه ای برای ناامید شدن به این زودی نداریم. نیازی نیست آدم ها در کنسرت، پیشینۀ ما را بدانند. پس بهترین کار ، نادیده گرفتن اکثر آنها است. به حمایت از خودت ادامه بده!

نوشته : Kyle Kieffer

ترجمه : فاطمه عباسی سیر

ویرایش : ویدا ساعی

بیشتر

شش جمله ای که هر نوجوان نیاز دارد تا از شما بشنود.

نوجوانان مشهورند به این که همه چیز دان هستند و مرتب به والدینشان می گویند که چه قدر کم می دانند؛ در حالی که چشم هایشان را می چرخانند، لحن بدی دارند و گاهی اوقات حتی از واژه های آن چنانی استفاده می کنند : «خدای من تو خیلی ….. هستی. »( جای خالی را با کلمۀ مورد علاقۀ نوجوانتان پر کنید)‌

هرچه قدر شما فکر کنید نوجوانتان، از آن دسته نوجوان ها نیست؛ ولی باز او هست و این کاملاً طبیعی است. آنان از نظر رشد در حال تغییرهای عظیم جسمی و عاطفی هستند. فقط براساس اندازۀ مغز، آنها باهوش تر از ما هستند. مغز آنها بزرگتر و با ظرفیت بیشتری از ما است. پس این که به سطحی از دانش رسیده اند که ما می بینیم، کاملاً طبیعی است.

ولی متأسفانه چیزی که آنها نمی دانند و تعداد کمی از ما می توانیم ماهرانه آن را بگوییم این است که مغز آنها بزرگ هست، ولی کامل رشد نکرده است. آنها برای همه چیز اشتیاق دارند و حس عدالتخواهی و نیازهایشان برای آن چه در خانه، مدرسه و جهان اتفاق می افتد؛ اغلب باعث می شود انفجاری رخ دهد. اما تنظیم هیجان ها، فرآیندی است که هنوز در حال وقوع است. مثل این که شما پایتان روی پدال گاز ماشینی است که ترمز ندارد. 

نوجوانان نیاز دارند یاد بگیرند چگونه برای هیجان هایشان از دکمۀ ترمز استفاده کنند و خود را براساس آنها مدیریت کنند. آنها نیاز دارند تا از هیجان های خود در زمان درست، با سرعت مناسب و در موقعیت مناسب استفاده کنند.اینجا شش جمله ای است که شما می توانید برای کمک به آنها، به نوجوانتان بگویید:

  1. من به تو می بالم.

راهی پیدا کنید تا اغلب اوقات این جمله را به او بگویید. برای دانشی که دارد، به او ببالید؛ برای کارهایی که انجام می دهد یا تلاش می کند، به او ببالید. با او به بازی ها و مسابقاتش بروید. با او به نمایش ها و اجراهایش بروید. حتی اگر  جوری کار می کند که آشفته ترین آدم روی زمین شده اید، با این حال به او بگویید که او مایۀ ‌افتخار شماست. شاید منتظر شوید که در یک موقعیت مناسب قرار بگیرید تا این جمله را به او بگویید.

  • من اشتباه کردم.

شاید این جمله ناراحتتان کند؛ ولی واقعیت این است که این عبارت، برای خلق یک رابطۀ سازنده با فرزندتان حیاتی است. آنها به گونه ای رفتار می کنند که گویا شما احمقی بیش نیستید و هیچ چیز نمی دانید؛ ولی در حقیقت آنها در حال تماشای شما هستند و شما برایشان، حکم راهنما را دارید.

این زمانی است که نوجوان شما، شروع به کشف این نکته می کند که شما بهترین آشپز دنیا نیستید یا والدین دوستش، واقعاً بهتر هستند. اما در همان زمان، شما تمام دنیای او هستید و آنها درمی یابند که همه چیز و هیچ چیز را درمی یابند و نیاز دارند تا شما را در روشنایی متفاوتی ببینند.

این کشف برای آنها، با این جمله ها از سمت شما آغاز می شود :« من نمی دانم.» یا « من اشتباه کردم.» این جمله ها نشان می دهد که شما هم اشتباه می کنید و شما هم بهترین سعی خود را در هر کاری می کنید. این پیام بزرگی است که شما به نوجوانتان می فرستید که هرکسی می تواند بهترین تلاش خود را انجام دهد و در عین حال گاهی دچار چالش شود.

  • تو اشتباه کردی.

 گفتن این جمله به نوجوانتان که تو اشتباه کردی یا می توانستی بهتر عمل کنی، پیام مهمی است که شما در مسیر رشد به او می دهید. آنها همیشه بر حق نیستند. اما یادتان باشد این موضوع برای اثبات کار اشتباه آنها یا فهماندن به ایشان برای  نگرش اشتباه بودن نیست. این به معنی داشتن یک گفت و گوی صادقانه است که البته شامل بالیدن های خیلی زیاد اما همراه با صداقت می شود.  

منظور ما این نیست که نوجوانتان را خیلی زود به دنیای بزرگسالی، با این باور که او می تواند هرکاری را انجام دهد پرتاب کنید. آیا آنان می توانند به اهداف خود برسند؟ بله البته! ولی چگونه او می تواند یک خواننده پاپ پولدار شود در حالی که نمی تواند آواز بخواند تا کمی پول دربیاورد؟ او احتمالاً نمی تواند یک حسابدار خیلی خوشحال شود؛ اگر از ریاضی متنفر است و عاشق این است که آدم ها تمام روز اطرافش باشند.

از آنها تعریف کنید و آنها را هدایت کنید. از هر آنچه خوب است تعریف کنید ( و قطعاً همه چیز نیست ) و آنها را به سمتی هدایت کنید که مناسب آنها است ( نه البته جایی که خودتان تمایل دارید) . آنها به راهنمایی نیاز دارند. بهشان بدهید.

4. من به تو گوش می کنم.

نوجوانان در طیفی از حرف زدن مداوم و سکوت مطلق در حرکت هستند. به ندرت تعادل دارند؛ همان پدال گاز بدون ترمز. همه یا هیچ! پس اگر زمانی دیدید که بی وقفه درحال صحبت با شما هستند، تلفنتان را زمین بگذارید، کامپیوترتان را خاموش کنید، هر کاری انجام می دهید را متوقف کنید و فقط به او گوش کنید.

اجازه دهید واضح تر بگویم. به گونه ای عمل نکنید که گویی به اجبار درحال گوش کردن او هستید. مهارت حفظ آنان به ادامۀ گفت و گو، تازه مثل این است که شما فقط نیمه در حال گوش دادن به او هستید. اما واقعاً به او نیمه گوش نکنید چرا که او را خواهید رنجاند. آنها نیاز دارند تا بدانند که وقتی سؤال یا نظر یا فکری دارند، شما آنجا هستید و از شنیدن آن چه می گویند، هیجان زده می شوید.

5. این مسئولیت تو است.

«این مسئولیت بر عهدۀ تو است. این کاری است که از پس تو برمی آید. تو می توانی آن را انجام دهی.» کارهای نوجوانتان را برایش انجام ندهید. همانطور که آنها به معلم زبان و ریاضی و علوم نیاز دارند؛ نیاز به معلمی هم برای مهارت های زندگی و مهارت های هیجانی دارند. بگذارید خودشان این مهارت ها را انجام دهند: شسشتوی لباس ها / خرید/ نظافت / برنامه ریزی و … این ها مهارت های خوبی برای تمام زندگی هستند.

اما چیزی که بسیار مهم است و به نظر می رسد کمتر روی آن متمرکز می شویم، مهارت های هیجانی است. آنها نیاز دارند تا مسائل خود را با دوستانشان حل کنند. نیاز دارند تا معلم یا کسی که نسبت به آنها ناامید شده، را دنبال کنند. نیاز دارند تا به مادربزرگ تلفن کنند و از او بابت فراموش کردن کاری، عذرخواهی کنند. نیاز دارند برای چیزی که از آن ترسیده یا غمگینشان کرده، گریه کنند. نیاز دارند برای بعضی مسائل خنده دار، بخندند. نیاز دارند تا خجالت بکشند، احساس گناه کنند، اندوه را تجربه کنند و همۀ سختی های زندگی که برای آنها تدارک دیده شده است، را لمس کنند. البته بسیار سخت است که به عنوان والدین، گوشه ای بنشینیم و بدون هیچ تلاشی برای درست کردن اوضاع، فقط تماشاچی باشیم. اجازه دهید آنها بدانند که شما کنارشان هستید و همیشه خواهید بود؛ ولی خودشان از عهدۀ کارها برمی آیند.

6. دوستت دارم.

هرروز نوجوان، پراز تغییر و چالش است. آنها هر روز با سرعتی سرسام آور پیش می روند. نوجوانان به وسیلۀ‌شبکه های مجازی، در ارتباط مداوم با جهان هستند و واقعاً دنیا روی نوک انگشتان آنها می چرخد. امروز بیش از هرزمان دیگری، اهمیت این نکته برای نوجوان شما بیشتر شده است که بداند شما کنار او هستید و به او افتخار می کنید و همراه او برای گام های بعدی در روابطتان رشد می کنید و هیجان زده می شوید؛ و همۀ این ها می تواند با این چند کلمه جریان یابد:« دوستت دارم.» بنابراین حتی زمان هایی که چشم هایشان را برای شما می چرخانند یا تظاهر می کنند که به حرف های شما گوش نمی کنند یا با لحن بدی به شما جواب می دهند، به هرحال آن را بگویید.

*********************

بزرگ کردن یک نوجوان اصلاً کار ساده ای نیست و شما این را درک کرده اید. به شما افتخار می کنیم.

بیشتر

Prevention of the factors causing epilepsy

Beheshte Amiri*- Shirin Asgharian- Zahra Ayazi

Background: Epilepsy is the most common of the functional disorder of brain. The psychological, social and economic effects of it can be effective on the quality of life of patients and his/her family seriously. The correct diagnosis of type of seizure and correct choice of the medicine and proper medical encounters can reduce these impacts.Nursing care commensurate with the causes of epilepsy can be highly effective on the reduction of cases of the disease.

Methods: this is an overview study that is written by library and electronically searches.

Findings: The factors of causing epilepsy are generally related to the causes before birth, time of birth and causes of after birth.Some of the causes before birth include hereditary factors and infectionsof during pregnancy. Nursing care and health care at the time of pregnancy and also Genetic counseling can reduce cases of epilepsy in the communities.Researches in developed countries represent that 12-14% of cases ofincidence of epilepsy is related to the damages at the time of birth. In these cases, placental and umbilical cord disorders, abnormal and prolonged labor and blockage of the air ducts of baby have been reported. Nursing care by attention to key signs of identifying the lack of oxygen can lead to nursing measuresfor the treatment of asthma and seizures, which is beneficial to the mother and fetus. Also application of methods of prevention and training of patients is effective on reducing medical urgency, such as recurring attacks of asthma and recurring attacks of epilepsy. About the after birth factors can be mentioned fever and brain injuries that easily can be prevent. Infectious diseases such as diphtheria, whooping cough, tetanus, measles, poliomyelitis, Pneumococcus infections and … that can directly and indirectly affect the functioning of the brain by increasing body temperature are preventable easily.

Conclusion: The importance of epilepsy is obvious, but the importance of paying attention to nursing care and training of pregnant mothers and keep track of their pregnancy time is not pay attention seriously. An issue that could significantly reduce cases of epilepsy.

Key words: Prevention, epilepsy

بیشتر

پیشگیری از عوامل ایجاد کننده صرع

بهشته امیری *: دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد، معاونت درمان- کارشناس پرستاری اداره پرستاری

 

شیرین اصغریان: مرکز تحقیقات گیاهان دارویی، دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد، پژوهشیار مرکز،

زهرا ایازی: دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد-معاونت درمان،اداره پرستاری، کارشناس ارشدپرستاری،آموزش پزشکی

زمینه: بیماری صرع شایعترین اختلال عملکردی مغز می باشد. اثر طبیعی روان شناختی، اجتماعی و اقتصادی آن می تواند به طور جدی بر کیفیت زندگی بیمار و خانواده مؤثر باشد. تشخیص صحیح نوع تشنج به همراه انتخاب صحیح دارو و برخورد درمانی مناسب، می تواند این تأثیر را کاهش دهد. مراقبت های پرستاری متناسب با علل بروز صرع می تواند به شدت بر روی کاهش موارد بیماری مؤثر باشد.

روش مطالعه: این مقاله یک مطالعه مروری است که به روش جستجوی کتابخانه ای والکترونیک در سال 1397 به رشته تحریر در آمده است.

یافته ها: عوامل ایجاد کننده صرع به طور کلی مربوط به علل قبل از تولد، زمان تولد و علل بعد از تولد می باشد. برخی از عوامل قبل از تولد شامل عوامل ارثی و عفونت های حین بارداری می باشد. انجام مراقبت های پرستاری و مراقبت های بهداشتی در زمان بارداری و همچنین مشاوره ژنتیک می تواند باعث کاهش موارد بیمار صرع در جوامع شود. همچنین پژوهش های انجام شده در کشورهای توسعه یافته بیانگر آن است که 14-12 درصد موارد بروز صرع مربوط به آسیب در زمان تولد است. در این موارد بیماری های جفت، بند ناف، زایمان غیر طبیعی و طولانی مدت و انسداد مجاری هوایی نوزاد گزارش شده اند. مراقبت های پرستاری از طریق توجه به علامت های کلیدی برای شناسایی زودرس کمبود اکسیژن میتواند منجر به اقدامات لازم پرستاری برای درمان آسم و تشنج شود که برای جنین و مادر سودمند است.همچنین کاربرد روشهای پیشگیری و آموزش بیماران، روی کاهش بروز فوریت های پزشکی مانند حمله های تکرار شونده آسم و حمله های تکرار شونده صرع مؤثرند. در بعد عوامل پس از تولد می توان به تب و صدمات مغزی اشاره نمود که به آسانی می توان نسبت به پیشگیری از آنها اقدام نمود. بیماریهای عفونی همانند دیفتری، سیاه سرفه، کزاز ، سرخک، فلج اطفال، عفونت های پنوموکوکی و … که می توانند به طور مستقیم و غیر مستقیم به وسیله افزایش درجه حرارت بدن عملکرد مغز را تحت تأثیر قرار دهند، براحتی قابل پیشگیری می باشند.

نتیجه گیری: اهمیت بیماری صرع بر همگان آشکار است، اما اهمیت توجه به مراقبت های پرستاری با تأکید بر آموزش به مادران باردار و پیگیری دوران بارداری آنان به طور جدی مورد تأکید قرار نگرفته است مسئله ای که می تواند به میزان قابل توجهی موارد ابتلا به صرع را کاهش دهد.

کلمات کلیدی: پیشگیری، صرع

بیشتر

Compare the efficacy of tricyclic antidepressants with serorotonin reuptake inhibitors on appearance of seizure attacks in patients with depression

Siamak Afshinmajd: Department of neurology. Neurophysiology research center. Shahed university

Massoud Moghadamnia. Department of psychiatry .Shahed university

Objectives: Epilepsy is a common disorder in all societies, especially in psychiatric patient communities. This study is designed to compare the rate of seizure attacks in depressed patients treated by tricyclic antidepressants (TCA) with patients treated with serotonin reuptake inhibitors (SSRI).

Methods: Two-hundred and forty three depressed patients selected according to DSM4 criteria in two years duration in mostafa Khomeini hospital. The only problem of these patients were depression and they were treated with only single drugm which were TCA or SSRI’S. Patients with other kind of psychiatric or neurologic disorders (especially previous  seizure attacks) except depression is not permitted. All patients were above eighteen and below sixty –five years old and examined by a psychiatrist and neurologist for detection of depression. All patients were followed for appearance of seizure for at least three years.

Results: There were one hundred and fifty- two females (63%) and eighty –eight(37%) males’ patients.  Thirty – three(14%) patients had seizure attacks in two years duration. Twenty- five(76%) attacks were in patients taking TCA and eight(24%) patients were in those who received SSRI’S.   

Conclusion: Seizure  attacks is more prevalent in patients who receive TCA in comparison to patients who receive SSRI’S. It is rationale to use paramedical items or at least   SSRI’S in patients with history of  seizure attacks instead of TCA’S.

بیشتر

Non epileptic attacks and the role of long term EEG monitoring

Dr. Tayebeh Abbasyoun Neurologist – Clinical Neurophysiologist, Arad General Hospital

Abstract: Epilepsy is a chronic neurologic disorder manifesting by repeated epileptic seizures (attacks or fits) which result from paroxysmal uncontrolled discharges of neurons within the central nervous system (gray matter disease). The clinical manifestations range from a major motor convulsion to a brief period of lack of awareness. The stereotyped and uncontrollable nature of attacks is characteristic of epilepsy. Non epileptic attacks can be mistaken with epileptic attacks. LTM (long term monitoring EEG and video) can differentiate epileptic from non-epileptic attacks. Non epileptic attacks can be subdivided to Psychogenic non epileptic attacks (PNEA) non Psychogenic non epileptic attacks such as: Syncope,Migraine, parasomnia.

Key words: non epileptic attacks, LTM (long term monitoring EEG and video

بیشتر