در حالی که ما احتمالاً از فرزندانمان به شیوه های
سنتی مراقبت می کنیم، اطمینان داریم که خوب غذا می خورند، لباس خوب می پوشند و خانه
ای برایشان تدارک دیده ایم؛ اما فقط این ها مهم نیستند.
گاهی فراموش می کنیم که مراقبت از سطح هیجانی آنها چه قدر مهم است و به همین دلیل
این مسئله پشت موارد دیگر از نظرمان پنهان می شود.
دسترسی کودکتان به تمام نیازهای جسمی اش، به معنای
آن نیست که او همۀ چیزهایی را که در سطح عاطفی هم نیاز دارد، داراست.
این دو محدوده شبیه هم نیستند و حتی به مدلی که بیشتر
ما فکر می کنیم، به هم نزدیک هم نیستند.
کودکانی که از
نظر عاطفی نادیده گرفته می شوند؛ ممکن است احساس کنند که چیز اشتباهی وجود دارد،
ولی نمی توانند درک کنند که مورد غفلت قرار گرفته شده اند. آنها فقط درد خود را تشخیص
می دهند و به بهترین روشی که می توانند، ادامه می دهند.
ما به عنوان والدین باید به فرزندانمان آموزش دهیم
که با این مسئله چگونه کنار بیایند و هیجان های خود را به شکلی مناسب مدیریت کنند. این کار سختی نیست و این منفعت را دارد که کودکتان تا پایان عمر از آن بهره ببرد.
اگر تا به حال از موارد زیر استفاده نکرده اید؛ الان وقت مناسبی است :
1. از کودکتان بپرسید چه احساسی دارد.
از کودکتان بخواهید تا احساس هایش را به شما نشان
دهد. بگذارید او خودش را برای شما ابراز کند. وقتی به نظر می آید چیزی ذهنش را مشغول
کرده، از او بخواهید با شما صحبت کند.
2. نگذارید احساس کنند که وقتی دربارۀ احساسشان حرف
می زنند، کار اشتباهی می کنند.
کودک شما نمی تواند جلوی احساس خود را بگیرد. اینکه
احتمالاً شما فکر نمی کنید آنها نباید چنین واکنشی را نشان دهند، به معنای آن نیست
که احساس آنها اشتباه است. آنها متعلق به خودشانند و شما لازم است این را مرتباً به
خودتان یادآور شوید.
3. به آنها یاد دهید که احساس های خود را تشخیص دهند.
شما نیاز دارید تا به کودکتان یاد دهید که روی احساس
هایش نامگذاری کند. وقتی خیلی آشفته است، مطمئن شوید که می داند چه احساسی دارد. اجازه
ندهید احساس هایش در درونش جریان داشته باشد و او قادر به ابراز مناسب آنها نباشد.
4. شخصیت آنها را له نکنید.
بگذارید کودکانتان، خود را ابراز کنند. مرتب به آنها
نگویید آنها چه هستند. اگر می خواهد سنجاق سر قرمز خود را سر کند؛ به او اجازه دهید.
فشار نیاورید که حتماً سنجاق سبز را سر کنند؛ چون شما آن را دوست دارید.
5. وقتی با آنها حرف می زنید، از واژه های احساس استفاده
کنید.
وقتی خود شما احساسی دارید، بگذارید آن احساس شناخته
شود. به احساستان نام دهید تا کودکتان بداند درون شما چه می گذرد. نگذارید آنها خودشان
حدس بزنند.
6. اهمیت گفت وگوی مثبت با خود را تأکید کنید.
به کودکانتان بارها و بارها یادآوری کنید که چه قدر
مهم است که در گفت وگو با درون خودشان، مثبت باشند. وقتی آنها عصبانی یا تحت فشار هستند؛
نیاز دارند بدانند چگونه به خودشان یادآوری کنند که همه چیز درست خواهد شد. آنها نیاز
دارند تا به خودشان انگیزه بدهند.
7. دربارۀ احساس های ناخوشایند با آنها صحبت کنید.
مشتاق گفت وگو دربارۀ چیزهایی با فرزندتان باشید که
او، آنها را ناخوشایند در نظر می گیرد. قطعاً
غم، احساس خوشایندی نیست؛ ولی اجتناب ناپذیر است. فرزندانتان نیاز دارند تا بدانند
که تنها نیستند.
8. اجازه دهید آنها خودشان را به وسیلۀ هنر و چیزهای
دیگر ابراز کنند.
اجازه دهید کودکانتان خودشان را به شیوه ای مناسب
ابراز کنند. مطمئن باشید که آنها انواع متنوعی از این گذرگاه های خروج را دارند. این
ها می توانند موسیقی، هنر یا هرچیز دیگری که به آن علاقه مندند، باشد.
9. با آنها در مورد این که خودتان چگونه هیجان های
خود را مدیریت می کنید، گفت وگو کنید.
با کودکانتان در مورد این که چگونه خودتان هیجان های
خویش را مدیریت می کنید، صحبت کنید. مطمئن شوید که آنها می دانند که شما برای سازگاری
با احساس هایتان به شیوه ای مناسب، از چه راهکارهایی استفاده می کنید و چه قدر این
موارد اهمیت دارند. آنها باید بدانند که سرکوب کردن احساس هایشان، کار خوبی نیست.
10. زمانی را با هم، بیرون از خانه بگذرانید.
بیرون رفتن و در طبیعت بودن، به همۀ انسان ها کمک
می کند تا احساس آسودگی کنند. مطمئن شوید که کودکانتان، اهمیت بودن در طبیعت و گذراندن
وقت با کسانی که دوستشان دارند را می دانند. اگرچه ممکن است این مسئله در ابتدا خیلی
به چشم نیاید؛ ولی با گذشت زمان، شگفتی ایجاد خواهد کرد.
11. یک الگوی هیجانی مناسب برای کودکتان باشید: واکنش
تند نشان ندهید و کتک نزنید.
الگوی خوبی برای کودکانتان باشید. آنها به شیوه ای
که شما عمل می کنید، واکنش نشان می دهند و گاهی اوقات رفتارهایی به تقلید از شما انجام
می دهند. اگر شما به شیوه ای مناسب، هیجان های خود را مدیریت کنید؛ آنها هم به همین
روش، قادر خواهند بود پیش بروند.
12. برای فرزندانتان حدود تعیین کنید، بدون این که آنها
را نادیده بگیرید.
مطمئن شوید که فرزندانتان می دانند که چه زمانی هیجان
هایشان بالا می آید و نیاز دارند تا پیش از اقدام، فکر کنند. فقط به دلیل این که آنها
ممکن است احساس بدی داشته باشند؛ دلیل بر این نیست که می توانند دیگران را کتک بزنند.
برای هرکاری که ما انجام می دهیم، نتیجه ای وجود دارد.
13. مطمئن باشید که آنها با راحتی پیش شما می آیند تا
در مورد این مسائل حرف بزنند.
همیشه برای فرزندانتان حضور داشته باشید و مطمئن شوید
که آنها می دانند که می توانند نزد شما بیایند. آنها نیاز دارند تا با شما احساس امنیت
و اطمینان کنند. آنها نیاز دارند تا بدانند که شما آنها را قضاوت نمی کنید.
14. از نمایش ها، کتاب ها و چیزهای
دیگری که فرزندتان دوست دارد، استفاده کنید تا تا زمان هجوم هیجان ها، از آنها
استفاده کند.
از چیزهایی که آنها دوست دارند استفاده کنید، تا به آنها برای ارتباط بهتر کمک کند. اگر آنها شخصی را در یک فیلم غمگین دیدند؛ از آنها بپرسید این فیلم چه احساسی در درونشان به وجود آورده است. از روش هایی که فکر می کنید آنها دوست دارند، به آنها آموزش دهید. از هیجان ها پیشی بگیرید و مطمئن شوید هیچ کدام آنها را فراموش نمی کنید.
منبع : https://awarenessact.com/stop-teaching-children-to-never-be-angry-teach-them-how-to-be-angry
ترجمه : فاطمه عباسی سیر
ویرایش : ویدا ساعی